هوش مصنوعی: این شعر از ترکی، شاعر فارسی‌زبان، بیانگر دردها و رنج‌های عشق است. شاعر از سوختن در آتش عشق، بی‌پناهی در خرابات عشق، و بی‌درمانی زخم‌های عشق می‌گوید. او عشق را فراتر از درک عقل می‌داند و معتقد است تنها کسانی که در عشق می‌میرند، به حقیقت آن پی می‌برند. شاعر همچنین هشدار می‌دهد که شادی‌های دنیوی پایدار نیستند و همیشه با غم همراهند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با اشاره به درد و رنج عشق، ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به دانش ادبی و فلسفی پایه دارند.

شمارهٔ ۲۴ - زخم عشق

همچو من، سوخته جانی به همه عالم نیست
می توان گفت که در جنس بنی آدم نیست

دوش رفتم به خرابات ندادند رهم
کاین مکان، جای تو و مثل تو نامحرم نیست

عشق در عالم معنی ست نهالی شاداب
خوش نهالی ست و لیکن ثمرش جز غم نیست

من از آن روز که جامی زدم از بادهٔ عشق
راست گویم که از آن روز، دلم خرم نیست

زخم شمشیر بود چاره پذیر از مرهم
زخم عشق است که او را به جهان مرهم نیست

هیچ کس را نشود شادی پیوسته نصیب
شادیی نیست که دنبال سرش، ماتم نیست

عالم عشق، بود دورتر از عالم عقل
عاقلان را خبر از لذت آن عالم نیست

مردهٔ زنده دل است آنکه بمیرد در عشق
زندگان را خبر از عشق مسیحا دم نیست

در ره سیل، مزن خیمه به غفلت «ترکی»
با خبر باش که بنیاد عمل محکم نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳ - قبلهٔ ابرو
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۵ - دیدهٔ دریایی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.