هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از درد فراق و حسرت عشق به یار دل‌آرا سخن می‌گوید. شاعر از زیبایی‌های معشوق مانند یاقوت لبان، زلف دو تا و سیمین بدن یاد می‌کند و از غم دوری و ناکامی در عشق می‌نالد. در پایان، شاعر به رسوایی و شیدایی خود در این راه اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

شمارهٔ ۵۰ - لعل گهربار

آن یار دل آرا که بلای دل ما شد
ایا زکجا آمد و دیگر به کجا شد؟

خون شد دلم از حسرت یاقوت لبانش
روزم چو شب از فرقت آن زلف دو تا شد

سیمین بدنش دیده ام از چاک گریبان
از غصه مرا پیرهن صبر، قبا شد

ده بوسه طلب کردمش از لعل گهربار
صد ناز و ادا کرد و،به یک بوسه رضا شد

ز نار سر زلفش، در این دم پیری
انار میانم شد و الحق چه بجا شد

در عشق نگاری، به یم عاطفه «ترکی»
رسوا شد و، شیدا شد و، انگشت نما شد
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹ - یاقوت لب
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱ - زلف خم اندر خم
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.