هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از عشق و دل‌باختگی سخن می‌گوید. شاعر از یار خود که بی‌پرده به بازار می‌رود و دل‌های بسیاری را می‌رباید، یاد می‌کند. او از غم عشق و بیداری چشم‌های عاشقان می‌نالد و خود را همچون مرغ موسیقار در فغان توصیف می‌کند. همچنین، به دشمنی اغیار و عداوت آن‌ها اشاره می‌کند و از مخاطب می‌خواهد که از چنین دشمنانی دوری کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به دشمنی و عداوت ممکن است نیاز به درک بیشتری از روابط انسانی داشته باشد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۶۶ - مرغ موسیقار

یار بی پرده شد سوی بازار
شاد باشید یا الو الابصار

او به صد ناز می رود تنها
دل خلق از پیش قطار، قطار

چشم مستش به خواب، شب تا صبح
وز غمش، چشم عاشقان بیدار

من بیچاره از غمش شب و روز
در فغانم چو مرغ موسیقار

صید دل ها تمام در شهر است
او به صحرا همی رود به شکار

ای که با دوست همدمی شب و روز!
تو چه دانی، عداوت اغیار

ترک عادت کجا کند دشمن
تا نکوبی سرش به سنگ، چو مار

ترک چشمش عدوی «ترکی» شد
زینهار از چنین عدو، زنهار
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۵ - طفل اشک
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۷ - مینای عشق
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.