هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار عاشقانه، وفاداری به معشوق و بی‌توجهی به دنیا و موعظه‌های نابجا را بیان می‌کند. او حاضر است جان و سر خود را فدای عشق کند و به زیبایی‌های دیگر توجهی ندارد. همچنین، از موعظه‌گران نادان دوری می‌جوید و با وجود سختی‌های عشق، نگاه به چهره‌ی معشوق را ترک نمی‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند فداکاری و بی‌توجهی به دنیا ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

شمارهٔ ۱۰۲ - رخ خوبان

سر چه باشد که فدا بر سر پیمان نکنم
جان چه باشد که نثار ره جانان نکنم

تا رخ و زلف و خط یار مرا در نظر است
التفاتی به گل و سنبل و ریحان نکنم

تا مرا موعظهٔ پیر مغان در گوش است
گوش بر موعظهٔ واعظ نادان نکنم

گر چه از دیدن خوبان تن و جان، در تعب است
حیف باشد که نظر بر رخ خوبان نکنم

مطرب ار این غزل از گفتهٔ «ترکی» خوان
گوش بر زمزمهٔ مرغ خوش الحان نکنم
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱ - نهال بخت
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳ - چشمهٔ حیوان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.