هوش مصنوعی:
این متن دربارهٔ آزادی از بند طمع و رهایی از قید و بندهای دنیوی است. شاعر بیان میکند که تنها عاقلان از بند طمع رها شدهاند و دیگران به دلیل طمع، خود را در بند کشیدهاند. حیواناتی مانند گوزن و گور که طمع ندارند، از قید و بند رها هستند، اما انسانهایی که طمع دارند، مانند اسپهایی هستند که به ستام بسته شدهاند. همچنین، پرندگانی که طمع ندارند، آزادانه زندگی میکنند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم فلسفی و اخلاقی است که درک آن نیاز به تجربه و تفکر عمیق دارد. نوجوانان و بزرگسالان بهتر میتوانند این مفاهیم را درک کرده و از آن درس بگیرند.
قصیدهٔ شمارهٔ ۸۶
ز بند آز به جز عاقلان نرستهستند
دگر به تیغ طمع حلق خویش خستهستند
طمع ببر تو ز بیشی که جمله بی طمعان
ز دست بند ستمگاره دهر جستهستند
گوزن و گور که استام زر نمیجویند
زقید و بند و غل و برنشست رستهستند
و گر بر اسپ ستام است، لاجرم گردنش
چو بندگان ذلیل و حقیر بستهستند
پراپرند زطمع بازو، جغدکان بیرنج
نشستهاند ازیشان طمع گسستهستند
دگر به تیغ طمع حلق خویش خستهستند
طمع ببر تو ز بیشی که جمله بی طمعان
ز دست بند ستمگاره دهر جستهستند
گوزن و گور که استام زر نمیجویند
زقید و بند و غل و برنشست رستهستند
و گر بر اسپ ستام است، لاجرم گردنش
چو بندگان ذلیل و حقیر بستهستند
پراپرند زطمع بازو، جغدکان بیرنج
نشستهاند ازیشان طمع گسستهستند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۸۵
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.