هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، به ستایش معشوقی می‌پردازد که دارای جمال الهی و صفات بی‌نظیر است. شاعر از عشق و دلدادگی به این معشوق سخن می‌گوید و او را منبع نور و رحمت الهی می‌داند. همچنین، در بخشی از شعر به مدح حضرت علی(ع) پرداخته شده است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم عمیق عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۳ - آیینهٔ دل

تو به دین حسن که در پرده،دل از خلق ربایی
پردهٔ خلق دری گر ز پس پرده درآیی

در پس پرده نهانی و جهانی به تو مایل
آه بی پرده که رخ به خلایق بنمایی

شاه خوبانی و شاهان همه هستند گدایت
بر سر کوی تو آیند شهان، بهر گدایی

آدمی زاده ندیدم به چنین حسن و لطافت
به که مانی تو که سر تا به قدم، نور خدایی

سخنت زنگ دل از آیینهٔ دل بزداید
به سخن لب بگشا تا غمم از دل بزدایی

در سر زلف گره گیر تو مشکل شده کارم
گره ار باز کنی، مشکل ما را بگشایی

سرو شرمنده شود گر تو به بستان به خرامی
غنچه دل تنگ شود گر به تکلم، تو بیایی

بوی مشک ختن از موی تو آید به مشامم
نازنینا! تو مگر نافهٔ آهوی ختایی

جز خیالت به دلم نیست دگر هیچ خیالی
جز هوایت به سرم نیست دگر هیچ هوایی

به وفایت که سر از عهد و وفای تو نپیچم
ز آنکه دانم که به من، بر سر عهدی و وفایی

«ترکیا» حملهٔ روبه صفتان در تو نگیرد
همه دانند که تو کلب در شیر خدایی

شیر حق، سرور مردان، علی عالی اعلا
آنکه بر رهبریش کس نبرد راه به جایی
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲ - مس وجود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴ - بهای بوسه
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.