هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق نافرجام و رنج‌های ناشی از آن می‌گوید. او از معشوقی می‌نالد که با وجود بداخلاقی و ستمکاری، همچنان مورد علاقه‌ی اوست. شاعر از دل‌بستگی سخت و دشوار خود به معشوق سخن می‌گوید و از بی‌تفاوتی و سبکباری معشوق در برابر غم و رنج او شکایت می‌کند. همچنین، او زیبایی و جذابیت معشوق را توصیف می‌کند و از تأثیر عمیق نگاه و خال معشوق بر خود می‌گوید.
رده سنی: 16+ محتوا شامل موضوعات عاطفی پیچیده مانند عشق نافرجام، رنج‌های عشقی و توصیف احساسات عمیق است که درک آن‌ها برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۱۳۵ - گلبن رعنایی

تا چند نگارا تو! بدخوی و ستمکاری
این خوی و ستمکاری از دست بده باری

شغل تو دل آزاری ست کار تو جفا کاریست
تا چند دل آزاری، تا چند جفا کاری

من بار غم عشق ات، پیوسته کشم بر دوش
تو از غم من خوردن پیوسته سبکباری

تو با منی ار دشمن، من دوستت انگارم
من گر چه ترایم دوست، تو دشمنم انگاری

هرگز نتوان برکند با سهل و به آسانی
آن دل که به تو بستم با سختی و دشواری

مستند دو چشمانت ناخورده شراب اما
از مستی چشمانت من مست، تو هشیاری

در چشم منش می جوی، ای گلبن رعنایی
در پای سمند تو بنشیند اگر خاری

خال تو به عیاری برد از کف «ترکی» دل
عیار ندیدم من، با این همه عیاری
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۴ - دلبر پریوش
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۶ - اختر رخشنده
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.