هوش مصنوعی: این شعر یک مرثیهٔ غم‌انگیز و پراحساس است که به توصیف صحنه‌های جنگ، کشتار و رنج‌های انسانی می‌پردازد. در آن، شاهد تصاویری از بدن‌های پاره‌پاره شده، گل‌های پژمرده، بی‌سرها و خون‌ریزی هستیم. همچنین، به موضوعاتی مانند ظلم، جفا، از دست دادن عزیزان و اندوه عمیق اشاره شده است. در پایان، گوینده به برادر از دست‌رفته‌اش اشاره می‌کند و از درد فراق می‌نالد.
رده سنی: 16+ متن دارای تصاویر خشونت‌بار، صحنه‌های خونین و موضوعات سنگین مانند مرگ و ظلم است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سال نامناسب باشد. همچنین، درک کامل احساسات و مفاهیم عمیق آن نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۹۰ - گل نسترنی چند

زینب به زمین دید چو صد پاره تنی چند
پژمرده ز کین دید گل یاسمنی چند

تنها به زمین دید فتاده همه بی سر
بر نوک سنان، رفته سر بی بدنی چند

یکجا به سنان رفته، سر بی تن چندی
یکجا به زمین خفته، تن بی کفنی چند

از یک طرف افتاده ز پا با تن صد چاک
شمشاد قد و، مه رخ سیمین بدنی چند

یکسوز جفا کاری گرگان جفا کار
غلطیده به خون، یوسف گل پیرهنی چند

از تیشهٔ ظلم سپه کوفی وشامی
افتاده ز پا شاخ گل نسترنی چند

از ضربت شمشیر و سنان سپه کفر
افتاده به میدان بلا صف شکنی چند

رنگین شده از خون، بدن لاله عذاران
چون گوهر غلطان، شده در عدنی چند

افتاده ز کین دید سلیمان زمان را
غلطیده به خون، از ستم اهرمنی چند

رو کرد سوی نعش برادر به فغان گفت
بنگر ز وفا جانب یک مشت زنی چند

ای جان برادر! ندهد خصم امانم
تا با تن صد چاک تو گویم سخنی چند

از پای جهان، بندستم گر تو گشودی
اکنون، بنگربستهٔ بند و رسنی چند

«ترکی» ز بصر فاطمه ریزد در خونین
خوانند گر این مرثیه در انجمنی چند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹ - وادی عشق
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۱ - دانهٔ اشک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.