هوش مصنوعی:
این شعر به موضوعات مختلفی از جمله وحدت ملی، اهمیت علم و ادب، انسانیت، و پرهیز از جنگ و ویرانی میپردازد. شاعر از ایرانیان میخواهد که متحد باشند تا کشور از ویرانی نجات یابد. همچنین، بر ارزش انسانیت، علم و ادب تأکید شده و از رفتارهای ناپسند مانند تکبر و دزدی انتقاد شده است.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق اجتماعی، اخلاقی و فلسفی است که درک آن برای کودکان دشوار است. همچنین، برخی از واژگان و مضامین مانند انتقاد از رفتارهای ناپسند و تأکید بر وحدت ملی برای سنین پایین ممکن است نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۰۹
هیچ ملکی به شرف کشور ایران نشود
بیش از این درهم و آشفته و ویران نشود
اهل و نااهل وی ار متحد از جان نشوند
رنگ ویرانی از این روضه رضوان نشود
شهر شیراز که شیرازه علم است و ادب
مأمن و مسکن غولان بیابان نشود
ای که با خویش بجنگ هستی و با غیر بصلح
از چه رو خاطر جمع تو پریشان نشود
ملک جم قسمت اهریمن ریمن نشود
دیو، اگر خاتم دزدید سلیمان نشود
زینت حضرت انسان نگر، و انسان باش
زانکه جنس سبع از معرفت انسان نشود
ثابت ار، دعوی انسانیت خود نکنی
اصل حیوانی و دعوی تو برهان نشود
نتوان بیهوده زد، لاف بزرگی و کمال
خزف از فخر و شرف گوهر و مرجان نشود
رازداری نبود، راز خود ابراز مکن
محرم راز نبی جز شه مردان نشود
نخرند اهل یقین وسوسه بوالهوسان
نفس شیطان دغا مظهر رحمان نشود
صلح و وصل است مرا، مقصد و امید که باز
بدل از جنگ و جدل با غم و هجران نشود
هنری نیست به از علم و ادب در عالم
چه توان کرد که مستوجب حرمان نشود
نیست کس محرم اسرار حقیقت «حاجب »
چون گدا، خازن گنجینه سلطان نشود
بیش از این درهم و آشفته و ویران نشود
اهل و نااهل وی ار متحد از جان نشوند
رنگ ویرانی از این روضه رضوان نشود
شهر شیراز که شیرازه علم است و ادب
مأمن و مسکن غولان بیابان نشود
ای که با خویش بجنگ هستی و با غیر بصلح
از چه رو خاطر جمع تو پریشان نشود
ملک جم قسمت اهریمن ریمن نشود
دیو، اگر خاتم دزدید سلیمان نشود
زینت حضرت انسان نگر، و انسان باش
زانکه جنس سبع از معرفت انسان نشود
ثابت ار، دعوی انسانیت خود نکنی
اصل حیوانی و دعوی تو برهان نشود
نتوان بیهوده زد، لاف بزرگی و کمال
خزف از فخر و شرف گوهر و مرجان نشود
رازداری نبود، راز خود ابراز مکن
محرم راز نبی جز شه مردان نشود
نخرند اهل یقین وسوسه بوالهوسان
نفس شیطان دغا مظهر رحمان نشود
صلح و وصل است مرا، مقصد و امید که باز
بدل از جنگ و جدل با غم و هجران نشود
هنری نیست به از علم و ادب در عالم
چه توان کرد که مستوجب حرمان نشود
نیست کس محرم اسرار حقیقت «حاجب »
چون گدا، خازن گنجینه سلطان نشود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.