هوش مصنوعی: شاعر در این غزل از عشق و وصال معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه وجود معشوق برای او همه‌چیز است. او از دوری و فراق شکایت دارد و آرزوی نزدیکی به معشوق را دارد. همچنین، شاعر به قدرت عشق و تأثیر نگاه معشوق اشاره می‌کند و در پایان، از جایگاه والای خود در نزد خداوند سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۰

تا گل وصلت بدامان دسترس باشد مرا
دسترس بر دامن گل کی هوس باشد مرا

طایر گلزار قدسم من گلستان جهان
تنگ تر از حلقه دام و قفس باشد مرا

وز نگاهی گرچه خوبان صید دلها میکنند
شاهبازی ز آشیان حسن بس باشد مرا

دلبرا از جستجوی کوی وصلت در جهان
یکنفس فارغ نباشم تا نفس باشد مرا

گر چه مست عشق را میر و عسس درکار نیست
غمزه ات میر و نگاه تو عسس باشد مرا

از ضعیفی گر ندارم قوت پشه ولیک
خصم اگر شهباز گردد چون مگس باشد مرا

در ازل نور علی عالیم خوانده خدا
روز محشر نام من فریاد رس باشد مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.