هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد فراق و عشق سخن می‌گوید. شاعر از گلزار وصل، خون جگر، اشک خونین و غم عشق یاد می‌کند و در نهایت به نور علی(ع) و روشنایی سینه‌اش اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار بوده و ممکن است برای آن‌ها جذاب نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم مانند 'خون جگر' و 'اشک خونین' نیاز به سطحی از بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

شمارهٔ ۱۴

پر گل از گلزار وصلش گشته تا دامن مرا
دل کشیده دامن از سیر گل گلشن مرا

سرکند خون جگر هر گوشه در پیراهنم
آن جگر گوشه نیاید گر به پیراهن مرا

تا کشیده دامن آن سرو قبا پوشم ز خاک
خون نگون گردیده از تن چاک پیراهن مرا

بس گشوده ناوک مژگانش روزنها بدل
تا نموده آن کمان ابرو رخ از روزن مرا

جوشنی گر نیستم برتن دراین معرض چه باک
زاشک خونین جامه برتن هست چون جوشن مرا

گشتم از دست غمش بس زار و لاغر چون هلال
می نماید خوش بهم زانگشت مرد و زن مرا

عکسی از نور علی در سینه ام تابید دوش
سینه هست امروز چون آئینه ز آن روشن مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.