هوش مصنوعی: متن بالا بیانگر تجربه‌ای عرفانی و روحانی است که در آن شاعر از رهایی از تعلقات دنیوی و وحدت با ذات الهی سخن می‌گوید. او از ناپدید شدن خود در اسما و صفات الهی، وحدت اسم و مسمّا، و رسیدن به روشنایی و پاکی درون می‌گوید. شاعر مخاطب را به رها کردن تعلقات و غوطه‌وری در دریای حقیقت دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۵

کردم چه از لا رخ سوی الا
دیدم مبین خود را در اسما

دادم چو ساقی آنجام باقی
از پای تا سرگشتم همه لا

نا اسم و رسمی نه وضع و شکلی
اینجا یکی شد اسم و مسما

چون تو الف سان گردی جریده
گردد عیانت یکتائی ما

تا تو نشینی ایمن به ساحل
کی در کف آری دری ز دریا

خود را ز ساحل در بحر افکن
بنگر در اصداف آن دریکتا

نور علی شد در دل چه تابان
از تهمت تن دل شد مصفا
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.