۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶

سروم دهد چه جلوه بشوخی خرام را
محو خرام خویش کند خاص و عام را

خورشید آسمان زندش بوسه بر رکاب
آرد بزین چو توسن زرین لگام را

ساقی ز روی دختر رز پرده برفکن
تا بردریم پرده ناموس و نام را

پر شد ز خون دل قدح لاله در چمن
خالی منه زباده گل رنگ جام مرا

بشنو پیام دلکش و برخیز خوش بده
صد جان بمژده طایر فرخ پیام را

زاهد مخوان بسوی بهشتم که هست پست
با کوی دوست روضه دارالسلام را

نور علی همای بلند آشیان بود
بیهوده چند گستری ای شیخ دام را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.