۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۶

کسی کاو آشنای بحر ما شد
ببحر ما درآمد آشنا شد

بیا بشنو زمن این نکته ای یار
که هرکو گم شد از خود با خدا شد

خیال عکس رویش نقش بستیم
دلم آئینه گیتی نماشد

فنا شد هرکه او از دار هستی
بدار نیستی عین بقا شد

بمعنی بحر و صورت چون حبابم
حباب و بحر کی از هم جدا شد

کسی کاو یکزمان با ما برآمد
چو ما واقف ز سر اولیا شد

درون پرده چون نور علی دید
ز سید محرم راز خدا شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.