۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۶

کنونکه لاله بگلشن پیاله نوش آمد
چو غنچه خون بدن می کشان بجوش آمد

نخفت دیده نرگس چو چشم بیماران
ز بسکه مرغ سحر دوش در خروش آمد

چمن بساط و سمن جرعه نوش و گل ساقی
نهال غنچه چه مستان سبو بدوش آمد

ز جوش باده صبوحی کشان گلشن را
زجاجه عنبی خم میفروش آمد

زهر کنار خرامان شده سهی سروی
میان بخدمت گل بسته سبز پوش آمد

ز صورت بلبل خوش لهجه بینوایان را
نوای بربط و نی در چمن بگوش آمد

ز دست نور علی هرکه ساغری نوشید
ز سکر باده دنیای دون بهوش آمد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.