هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید. او از طبیعت و عناصری مانند بلبل، گل، سرو، و باغ به عنوان نمادهایی برای توصیف احساسات خود استفاده می‌کند. شاعر از حالت‌های مختلف عشق، از جمله شادی، غم، و حیرت، صحبت می‌کند و در نهایت به عشق الهی و نور علی(ع) اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عرفانی و عاشقانه پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارند.

شمارهٔ ۱۴۶

الا ای عندلیب گلشن یار
چه بگشادت که بستی لب ز گفتار

تو بودی آنکه میسفتی شب و روز
ز منقار بلاغت در اسرار

چرا چون غنچه دلتنگی و خاموش
نباشد از گلت برگی بمنقار

کنون کز خرمی گشته خرامان
ز هر سو نازنین سروی بگلزار

گشوده بند برقع شاهد گل
هزارانش شده حیران به رخسار

برافشاند شکوفه نقد هستی
باثمار قدوم گل ز اشجار

تو هم در گوشه گیر آشنائی
سرودی ساز کن از سینه زار

بیا ساقی مکن این پرده پوشی
ز روی دختر رز پرده بردار

چنانم ساغری در کام جان ریز
که نه سرماندم بر جا نه دستار

بتی دارم که هر تاری ز زلفش
هزاران شیخ را گردیده زنار

زبس برخیزم و افتم براهش
نه مستم میتوان گفت و نه هشیار

لب خندان و چشم گریه آلود
شدم در شادی و غم یار و غمخوار

بجز نور علی از کلک معنی
که ریزد این چنین نظم گهر بار
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.