۹۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶۴

دل که ساکن شده بکوی نیاز
خوش براهت نهاده روی نیاز

تا زناز تو ساغری نوشم
میکشم باده از سبوی نیاز

تا دهد آب سرو نازت را
گشته اشکم روان بروی نیاز

خاک کویت که منبع فیض است
خوش بیفزوده آبروی نیاز

سرو نازت نیازمندان را
هر زمان میکشد بسوی نیاز

زاهد این سرکشی نهد از سر
گر کشد کاسه از کدوی نیاز

بی نیاز است گرچه نور علی
سوده برخاک عجز روی نیاز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.