هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و نیاز خود به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که حتی کوچک‌ترین توجهات معشوق برای او کافی است. او از زیبایی و جذابیت معشوق تمجید کرده و اظهار می‌کند که به دنبال مقام و ثروت نیست، بلکه تنها به لطف و محبت معشوق نیاز دارد. در پایان نیز به نور علی(ع) اشاره می‌کند و فقر را به شاهی ترجیح می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و ادبی نیاز به درک عمیق‌تری از ادبیات فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۶۷

زچشم سیاهی نگاهی مرا بس
نگاهی ز چشم سیاهی مرا بس

چراغ مه ار شعله ور نیست امشب
دراین انجمن شمع آهی مرا بس

دراین قصر فیروزه مهر گستر
فروغی ز رخسار ماهی مرا بس

ز خاک کف پایت ای شاه خوبان
بسر تاج شاهی کلاهی مرا بس

ز کفر سر زلف غارت گر تو
بتاراج ایمان سپاهی مرا بس

ندارم طمع حشمت و جاه شاها
ز دربار لطفت پناهی مرا بس

چه نور علی آن شه ملک و معنی
بمسند که شد فقر شاهی مرا بس
وزن: فعولن فعولن فعولن فعولن (متقارب مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.