هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، از عشق و اشتیاق به وصال معشوق و رهایی از بند هجران سخن میگوید. شاعر از درد فراق و امید به دیدار یار مینالد و در نهایت، به نور علی(ع) و هدایت او متوسل میشود.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم نیاز به دانش ادبی و عرفانی پایه دارند.
شمارهٔ ۱۷۰
صید وصلش توان بدام هوس
گر همائی شود شکار مگس
گرچه دورم ز هودجش آید
هر زمانم بگوش بانک جرس
شب روان ره محبت را
کی بود وحشتی ز میر عسس
طایر آشیان قدسم من
گلشن دهر باشدم چو قفس
نفسی رخ نتابم از وصلش
گر بلب آیدم ز هجر نفس
دادیم چند خواهی از بیداد
ترک بیداد کن بدادم رس
هر سحر پرتوی ز نور علی
بحریم تو شمع راهم بس
گر همائی شود شکار مگس
گرچه دورم ز هودجش آید
هر زمانم بگوش بانک جرس
شب روان ره محبت را
کی بود وحشتی ز میر عسس
طایر آشیان قدسم من
گلشن دهر باشدم چو قفس
نفسی رخ نتابم از وصلش
گر بلب آیدم ز هجر نفس
دادیم چند خواهی از بیداد
ترک بیداد کن بدادم رس
هر سحر پرتوی ز نور علی
بحریم تو شمع راهم بس
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.