هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، توصیفی زیبا از جمال و جلال معشوق و تأثیرات عمیق آن بر دل شاعر است. در ابیات مختلف، از تجلی نور معشوق، شب عید و اشارات ساقی، نقشهای خیالانگیز، و مقایسههایی مانند زلال و کوثر سخن به میان آمده است. در نهایت، شاعر به نور علی مهر در دل خود اشاره میکند که هیچگاه زوال نمیپذیرد.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانه عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از اشارات و استعارههای بهکار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۱۷۲
مهی دارم که انوار جمالش
کند هر دم تجلی در جلالش
جلالش با جمال از بس درآمیخت
یکی گشته جلالش با جمالش
شب عید است و ساقی را بساغر
اشاره کرد ابروی هلالش
کشد تا نقشها از کلک معنی
مصور شد بلوح دل خیالش
قلمها در کف مانی شده ریش
ز نقش نقطه پردازی خالش
زلالش را مده نسبت بکوثر
که دردی هست کوثر از زلالش
گلستانها مثالی بیش نبود
ز آب و رنگ حسن بی مثالش
زهی گلشن که چون گل از نسیمی
شکفته غنچه دلها شمالش
گرم هر دم کشد از خنجر هجر
حیات تازه بخشد وصالش
مرا نور علی مهریست در دل
که هرگز در جهان نبود زوالش
کند هر دم تجلی در جلالش
جلالش با جمال از بس درآمیخت
یکی گشته جلالش با جمالش
شب عید است و ساقی را بساغر
اشاره کرد ابروی هلالش
کشد تا نقشها از کلک معنی
مصور شد بلوح دل خیالش
قلمها در کف مانی شده ریش
ز نقش نقطه پردازی خالش
زلالش را مده نسبت بکوثر
که دردی هست کوثر از زلالش
گلستانها مثالی بیش نبود
ز آب و رنگ حسن بی مثالش
زهی گلشن که چون گل از نسیمی
شکفته غنچه دلها شمالش
گرم هر دم کشد از خنجر هجر
حیات تازه بخشد وصالش
مرا نور علی مهریست در دل
که هرگز در جهان نبود زوالش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.