هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، از عشق و شیدایی به معشوق و رنجهای عشق سخن میگوید. شاعر از دلباختگی، زیباییهای معشوق، و تأثیر عمیق عشق بر جان خود میسراید. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند فنا و بقا در عشق الهی دارد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و عرفانی عمیق است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و مفاهیم بهکاررفته ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۷۳
دل که عمریست در افتاده بچاه ذقنش
نیست در دست جز آن طره مشکین رسنش
لاله دل همچو گل از شوق شکفتن گیرد
غنچه سان باز شود چون ز تبسم دهنش
گلستان رخ آن شوخ که رشک ارمست
سنبلستان شود از طره عنبر شکنش
مرغ جان را که سر کوی تو گلزار بود
کی بود بی گل روی تو هوای چمنش
کشته تیغ غمت را که حیات ابدیست
نیست در بر بجز از جامه خونین کفنش
هرکه چون نور علی واله قد و رخ تست
کی بخاطر رسد از جلوه سرو و سمنش
نیست در دست جز آن طره مشکین رسنش
لاله دل همچو گل از شوق شکفتن گیرد
غنچه سان باز شود چون ز تبسم دهنش
گلستان رخ آن شوخ که رشک ارمست
سنبلستان شود از طره عنبر شکنش
مرغ جان را که سر کوی تو گلزار بود
کی بود بی گل روی تو هوای چمنش
کشته تیغ غمت را که حیات ابدیست
نیست در بر بجز از جامه خونین کفنش
هرکه چون نور علی واله قد و رخ تست
کی بخاطر رسد از جلوه سرو و سمنش
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.