۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۱۱

ما جلوه گه جمال یاریم
آئینه حسن آن نگاریم

در مصطب عشق با دف و چنگ
از ساغر وصل باده خواریم

جز باده کشی و مهر ورزی
کاری بجهان دگر نداریم

گردیده غریق بحر وحدت
گاهی بمیان و گه کناریم

با شاهد وصل گشته همدوش
گاهی بیمین و گه یساریم

جز تخم وفاو دانه مهر
در مزرع جان و دل نکاریم

چون نور علی بملک باقی
بر مسند فقر تاجداریم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.