۱۴۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۳

منم آئینه وجه الهی
شده مظهر صفاتش را کماهی

منم سلطان کون بر مسند فقر
کمینه ملک من مه تا بماهی

چو عریانی لباس فقر آمد
چرا در بر کنم دیبای شاهی

تو شاه ظاهری من شاه باطن
تو مست جاه و من مست الهی

ترا شوکت اگر چه از سپاهست
مرا شوکت بود در بی سپاهی

ز سوز سینه مستان بپرهیز
که سوزاند جهانی را بآهی

نهانی گنجها نور علی راست
بخواه از وی هر آن گنجی که خواهی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.