هوش مصنوعی: این شعر به توصیف فضای عید و بزم عاشقان می‌پردازد. ساقی در حال بخشیدن عیدی به عاشقان است و می‌نوشاند. در این میان، صراحی و ساغر نماد عهد و میثاق تازه‌اند. نقل و می باعث شادی و کامروایی عاشقان می‌شود و هر کس از این بزم بهره‌ای می‌برد. مطرب با نغمه‌های عاشقانه فضایی دلنواز می‌آفریند و آتش به خرقه ریا زده می‌شود. در پایان، نور علی(ع) از مشرق غیب می‌تابد و آفتاب اشراق آشکار می‌گردد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و می‌نوشی است که ممکن است برای مخاطبان کم‌سن مناسب نباشد. همچنین، درک برخی از اشارات عرفانی و مذهبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۴۴

صبح عید است و میدهد ساقی
عیدی عاشقان می باقی

در میان صراحی و ساغر
میکند تازه عهد و میثاقی

دهد از نقل و می ببزم نشاط
کام هر عاشقی و مشتاقی

از کفش هرکه ساغری نوشید
یافت از قید هستی اطلاقی

مطرب دلنواز بربط وساز
کرده سر نغمه های عشاقی

زده آتش بخرقه تزویر
شسته در می کتاب زراقی

گویم ار نکته ز دفتر عشق
بایدم شرح کردن اوراقی

تافت نور علی ز مشرق غیب
شد عیان آفتاب اشراقی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.