هوش مصنوعی: این متن شعری است که از فراق و دوری یار محبوب سخن می‌گوید. شاعر با توصیف زیبایی‌های یار و تأثیر عمیق او بر دلها، احساس غم و اندوه خود را از سفر و جدایی بیان می‌کند. تصاویر شاعرانه‌ای مانند خورشید، سرو، و ماه برای توصیف محبوب به کار رفته‌اند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های ادبی نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد.

شمارهٔ ۴۰

آن یار که دی از بر من بار سفربست
گویابهلاک من مهجور کمر بست

تا سربرهش هر قدمی فرش نماید
خورشید کمر بست چو آن یار سفربست

از خانه چو او رفت سفر جانب صحرا
با قامت چون سرو و رخ همچو قمر بست

خورشید رخش هر طرف از شعشعه حسن
در دیده نظارگیان راه نظر بست

در رهگذری کان بگذر آمد و بگذشت
از کثرت دلها بقفا راه گذر بست

بس در گذرش چشم تماشا بگشودند
نور نظر خلق بر او راه گذر بست

او رفت و پیش نور دل افکار دعاها
بر یکدگر از رشته خوناب جگربست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.