هوش مصنوعی:
شاعر از عشق و رنجهایش میگوید، از جنگهای سیساله و خونخواهی، از بلایی که بر سرش آمده و از عشقی که روزگارش را سیاه کرده است. او به قول معشوق دل بسته، اما در پایان از او میخواهد که دیگر کنارش نباشد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عاشقانهی پیچیده و رنجهای عاطفی است که درک آن برای نوجوانان کمسنوسال دشوار است. همچنین، ممکن است برخی از اصطلاحات و مفاهیم برای گروههای سنی پایین نامفهوم باشد.
شمارهٔ ۱۳۳
سی وار مره جنگ کردی، منه خونکار تو
من ته ور بلا کَتْمهْ، گتی: هزار تو
خوشه دست و پارهها کردی نگار تو
ز سییُو بکردی مه روز و روزگار تو
یکروز پیغوم برسی مه جان، د بار تو
دکارْ منه مهر و نئیر دیگر یار تو
مه دل به همون قول بَورْدی، قرار تو
آخر نکنّی کار ره منه کنار تو!
من ته ور بلا کَتْمهْ، گتی: هزار تو
خوشه دست و پارهها کردی نگار تو
ز سییُو بکردی مه روز و روزگار تو
یکروز پیغوم برسی مه جان، د بار تو
دکارْ منه مهر و نئیر دیگر یار تو
مه دل به همون قول بَورْدی، قرار تو
آخر نکنّی کار ره منه کنار تو!
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.