هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از غم و اندوه خود میگوید و بیان میکند که هیچکس جز دوستش نام او را نمیخواند. او هر روز با دردهای جدیدی روبهرو میشود و شبها به صحبت میپردازد. شاعر از سرزنش دیگران مینالد و میگوید دلش را با تیرهای غم نشانه گرفتهاند. او خود را پر از غم میداند و میگوید اگر کسی غمگین است، او غمهای بیشتری دارد.
رده سنی:
16+
متن حاوی مضامین عمیق عاطفی و اجتماعی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غم و سرزنش ممکن است برای کودکان قابلدرک نباشد.
شمارهٔ ۱۸۸
سوایِ مه دوستْ، کَسْ نوم ره مه نَئیرهْ
هر روزْ نو به نو، امیر ته ور بَمیره
شو دارنه صحبتْ، روز جایِ دیگر (بوره) گیره
مه وَرْ سرزنشْ بُو، از جوُون و پیره
دلْ داشتمهْ یکی، تَرکشْ بساتمه تیره
روزی صد هزارْ تیرْ خورْنهْ مُونگهْ چیره
اگر کسی پَیْ به خودْ غم گیره،
منْ غَمْ پرْدارْمهْ، بَرسْ که بارْ بئیره
هر روزْ نو به نو، امیر ته ور بَمیره
شو دارنه صحبتْ، روز جایِ دیگر (بوره) گیره
مه وَرْ سرزنشْ بُو، از جوُون و پیره
دلْ داشتمهْ یکی، تَرکشْ بساتمه تیره
روزی صد هزارْ تیرْ خورْنهْ مُونگهْ چیره
اگر کسی پَیْ به خودْ غم گیره،
منْ غَمْ پرْدارْمهْ، بَرسْ که بارْ بئیره
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.