هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات عمیق و آشفته‌ای است که شاعر از درد دل، بی‌قراری و ناتوانی در تحمل فراق یار خود دارد. او از سوزش دل، بی‌تابی و ناتوانی در تحمل این شرایط می‌گوید و در نهایت از یار خود می‌پرسد که آیا کسی هست که بتواند جانش را نجات دهد.
رده سنی: 16+ متن حاوی احساسات عمیق و پیچیده‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای عاشقانه و غمگین نیاز به سطحی از بلوغ عاطفی دارد.

شمارهٔ ۱۸۹

اَمْرو به سریٰ چیره بدیمه حوره
جوُونی اسّٰا وُ بنمٰا غروره

گاهی به خنده، گاهی سرْ دارنه شوره
نه جایِ هنیشتنْ، نه دلْ دارْمه، بُورهْ

دلْ سُوجنهْ مه هیمه پیونْ تَنُوره
سوراخْ بَیّه دلْ، خنهْ پیُونْ زَنْبُورهْ

نارمهْ طاقتُ و دَسْ مه ندارْنه زُورهْ
یارونْ بُونهْ کَسْ شه جٰانْ بهْله بُورهْ؟
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.