هوش مصنوعی:
این شعر از عشق، دلتنگی، رنجهای عاشقانه و احساسات عمیق انسانی سخن میگوید. شاعر از درد فراق، بیقراری و ناتوانی در تحمل دوری معشوق مینالد و به توصیف گسترهی جغرافیایی وسیعی میپردازد که گویی همهجا آکنده از یاد و خاطرهی اوست. همچنین، به قدرت و شکوه معشوق اشاره میکند و از روزگار پرکین و خشمگین گله میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاطفی عمیق و پیچیده است که درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و عاطفی دارد. همچنین، استفاده از برخی اصطلاحات و مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۳
ختا و ختن تا هندوستون پائین
اون دشت قبچاق و سرحدِّ مدائین
سی اَرْمُونْ به مهْ دلْ دَرهْ اولاً این،
تنِ دوستْ رهْ دَرْ هَیرم سَر تا به پائین
زمونه به خشمه، شو و روزْ هزار کین
به ته گِتِمهْ: مه روزگار بَوی این
ایرون تا به تورون همه جا بَوی این
ته ناز که زیاد بَیّهْ سَرْ اُورِهْ شاهین
تو دونّی که تنه مِهْرْ به دل دارمه یا کین
تو دونّی که بَوْتنْ بنیٰارْمهْ با این
شه، مه مردنِ ورْمن ننالمّه دونین
تنه ندییِنْ طاقتْ ندارمه، آه این!
اون دشت قبچاق و سرحدِّ مدائین
سی اَرْمُونْ به مهْ دلْ دَرهْ اولاً این،
تنِ دوستْ رهْ دَرْ هَیرم سَر تا به پائین
زمونه به خشمه، شو و روزْ هزار کین
به ته گِتِمهْ: مه روزگار بَوی این
ایرون تا به تورون همه جا بَوی این
ته ناز که زیاد بَیّهْ سَرْ اُورِهْ شاهین
تو دونّی که تنه مِهْرْ به دل دارمه یا کین
تو دونّی که بَوْتنْ بنیٰارْمهْ با این
شه، مه مردنِ ورْمن ننالمّه دونین
تنه ندییِنْ طاقتْ ندارمه، آه این!
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.