هوش مصنوعی: این متن به بیان ناامیدی و تلخی‌های زندگی می‌پردازد و اشاره می‌کند که عدالت و آرامش در جهان وجود ندارد. همچنین، از حوادث ناگوار و سختی‌های زندگی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچکس از غم و رنج در امان نیست. شاعر به خواننده توصیه می‌کند که فریب دنیا را نخورد و با واقعیت‌های سخت زندگی کنار بیاید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم فلسفی و انتقادی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، محتوای آن شامل ناامیدی و تلخی‌های زندگی است که برای مخاطبان بالغ مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۲۰

انصاف در جبلت عالم نیامده است
راحت نصیب گوهر آدم نیامده است

از مادر زمانه نزاده است هیچکس
کوهم ز دهر نامزد غم نیامده است

از موج غم نجات کسی راست کو هنوز
بر شط کون و عرصهٔ عالم نیامده است

از ساغر زمانه که نوشید شربتی
کان نوش جانگزای‌تر از سم نیامده است

گیتی تو را ز حادثه ایمن کجا کند؟
کورا ز حادثات امان هم نیامده است

دزدی است چرخ نقب‌زن اندر سرای عمر
آری به هرزه قامت او خم نیامده است

آسودگی مجوی که کس را به زیر چرخ
اسباب این مراد فراهم نیامده است

با خستگی بساز که ما را ز روزگار
زخم آمده است حاصل و مرهم نیامده است

در جامهٔ کبود فلک بنگر و بدان
کاین چرخ جز سراچهٔ ماتم نیامده است

خاقانیا فریب جهان را مدار گوش
کورا ز ده، دو قاعده محکم نیامده است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.