هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان ناپایداری و بی‌ثباتی جهان و زندگی می‌پردازد. شاعر از بی‌اعتباری دنیا، آزمون‌های سخت آن و ناامیدی از انسان‌ها سخن می‌گوید. او توصیه می‌کند که با خود بسازیم و از دیگران توقع نداشته باشیم، زیرا دنیا پر از فریب و ناامیدی است. همچنین، شاعر به بی‌ثباتی زمانه و چرخش روزگار اشاره می‌کند و از خواننده می‌خواهد که از این جهان گذرا دل نگیرد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و انتقادی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی از انسان‌ها و بی‌ثباتی جهان ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۱

پای گریز نیست که گردون کمان‌کش است
جای فزاع نیست که گیتی مشوش است

ماویز در فلک که نه بس چرب مشرب است
برخیز از جهان که نه بس خوب مفرش است

چون مار ارقم است جهان گاه آزمون
کاندر درون کشنده و بیرون منقش است

با خویشتن بساز و ز کس مردمی مجوی
کان کو فرشته بود کنون اهرمن‌وش است

با هر که انس گیری از او سوخته شوی
بنگر که انس چیست مصحف ز آتش است

عالم نگشت و ما و تو گردنده‌ایک از آنک
گردون هنوز هفت و جهت همچنان شش است

در بند دور چرخ هم ارکان، هم انجم است
در زیر ران دهر هم ادهم، هم ابرش است

خاقانیا منال که این ناله‌های تو
برساز روزگار نه بس زخمهٔ خوش است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.