هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر زیبایی و برتری معشوق خود را ستایش می‌کند و بیان می‌کند که هیچ کس در عالم به پای او نمی‌رسد. شاعر از عشق و علاقه‌ی خود به معشوق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که هیچ چیز در دنیا به اندازه‌ی او ارزشمند نیست.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از واژگان و عبارات پیچیده‌ی ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۵۰

روی تو دارد ز حسن آنچه پری آن نداشت
حسن تو دارد ملک آنکه سلیمان نداشت

شو بده انصاف خویش کز همه روحانیان
حجرهٔ روح القدس به ز تو مهمان نداشت

در همه روی زمین به ز تو دارنده‌ای
بزم خلیفه ندید لشکر سلطان نداشت

خاک درت را فلک بوسه نیارست زد
ز آنکه دو عالم به نقد از پی تاوان نداشت

طیره از آنی که دل پای سریر تو را
هدیه به جز سر نیافت، تحفه به جز جان نداشت

آنچه ز سودای تو در دل خاقانی است
نیست به عالم سری کو پی تو آن نداشت
وزن: مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن (منسرح مطوی مکشوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.