هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر عمیقاً عشق و علاقه خود را به معشوق بیان می‌کند. او از خیال معشوق در شب‌ها، جمال او در باغ جان، و عشق بی‌نظیرش سخن می‌گوید. شاعر معتقد است که هیچ چیزی در جهان به زیبایی و جذابیت معشوق او نیست و تمام آرزوهایش به وصال معشوق ختم می‌شود.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات پیچیده شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۵۴

شمع شب‌ها به جز خیال تو نیست
باغ جان‌ها به جز جمال تو نیست

رو که خورشید عشق را همه روز
طالعی به ز اتصال تو نیست

شو که سلطان فتنه را همه سال
سپهی به ز زلف و خال تو نیست

رخش شوخی مران که عالم را
طاقت ضربت دوال تو نیست

سغبهٔ وعدهٔ محال توام
کیست کو سغبهٔ محال تو نیست

همه روز ار ز روی تو دورست
همه شب خالی از خیال تو نیست

ز آرزوها که داشت خاقانی
هیچ و همی به جز وصال تو نیست
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.