هوش مصنوعی: این شعر از خاقانی شروانی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به غم و اندوه است. شاعر از غم به عنوان هدیه‌ای یاد می‌کند که همیشه با اوست و از آن به عنوان بخشی از زندگی خود یاد می‌کند. او از غم به عنوان مرهمی برای خستگی‌های روحی خود یاد می‌کند و از معشوق خود می‌خواهد که با یادآوری خود، او را تسلی دهد. همچنین، شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن می‌گوید و از او می‌خواهد که با ارسال نشانه‌هایی از خود، او را آرامش بخشد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی داشته باشد تا به طور کامل درک شود.

غزل شمارهٔ ۵۶

ما به غم خو کرده‌ایم ای دوست ما را غم فرست
تحفه‌ای کز غم فرستی نزد ما هردم فرست

جامه هامان چاک ساز و خانه‌هامان پاک سوز
خلعه‌هامان درد بخش و تحفه‌هامان غم فرست

چون به یاد ما رسی دستی به گرد خود برآر
گر همه اشکی به دست آید تو را، آن هم فرست

خستگی سینهٔ ما را خیالت مرهم است
ای به هجران خسته مارا، خسته را مرهم فرست

یوسف گم گشتهٔ ما زیر بند زلف توست
گه گهی ما را خبر زان زلف خم در خم فرست

زلف تو گر خاتم از دست سلیمان در ربود
آن بر او بگذار وز لعلت یکی خاتم فرست

رخت خاقانی در این عالم نمی‌گنجد ز غم
غمزه‌ای بر هم زن و او را بدان عالم فرست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.