هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق نافرجام و تلاش‌های بی‌ثمر خود برای جلب توجه معشوق سخن می‌گوید. او از درد هجران و بی‌اعتنایی معشوق شکایت می‌کند و بیان می‌کند که هرچه تلاش کرده، نتوانسته دل معشوق را به دست آورد. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که تلاش‌هایش بی‌فایده بوده و معشوق او را رد کرده است.
رده سنی: 16+ این شعر به دلیل مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه، نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری از احساسات و روابط انسانی دارد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۵۷

بس لابه که بنمودم و دل‌دار نپذرفت
صد بار فغان کردم و یک‌بار نپذرفت

از دست غم هجر به زنهار وصالش
انگشت زنان رفتم و زنهار نپذرفت

گه سینه ز غم سوختم و دوست نبخشود
گه تحفه ز جان ساختم و یار نپذرفت

بس شب که نوان بودم بر درگه وصلش
تا روز مرا در زد و دیدار نپذرفت

گفتم که به مسمار بدوزم در هجرش
بسیار حیل کردم و مسمار نپذرفت

بر دشمن من زر به خروار برافشاند
وز دامن من در به انبار نپذرفت

پذرفت مرا اول و رد کرد به آخر
هان ای دل خاقانی پندار نپذرفت
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.