هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از خاقانی، به توصیف زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیر عمیق آن بر دل و جان عاشق می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، حالات عاشقانه و عرفانی خود را بیان می‌کند و از تأثیر معشوق بر جهان و حتی کافران سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۹۴

هر تار ز مژگانش تیری دگر اندازد
در جان شکند پیکان چون در جگر اندازد

کافر که رخش بیند با معجزهٔ لعلش
تسبیح در آویزد، زنار دراندازد

دلها به خروش آید چون زلف برافشاند
جان‌ها به سجود آید چون پرده براندازد

در عرضگه عشقش فتنه سپه انگیزد
در رزمگه زلفش گردون سپر اندازد

شکرانهٔ آن روزی کاید به شکار دل
من زر و سراندازم گر کس شکر اندازد

از روی کله داری بر فرق سراندازان
از سنگ‌دلی هر دم سنگی دگر اندازد

هان ای دل خاقانی جانبازتری هر دم
در عشق چنین باید آن کس که سراندازد

این تحفهٔ طبعی را بطراز و به دریا ده
باشد که به خوارزمش دریا به در اندازد

تا تازه کند نامش در بارگه شاهی
کافلاک به نام او طرز دگر اندازد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.