هوش مصنوعی: این متن به موضوع عشق و عاشقی می‌پردازد و بیان می‌کند که عاشقان جز معشوق خود به کسی دیگر توجه ندارند و در راه عشق از هیچ چیز نمی‌هراسند. همچنین، عقل در برابر عشق ناتوان است و عاشقان در مملکت عشق شریک نمی‌پذیرند. متن تأکید می‌کند که بدون عشق، زندگی معنایی ندارد و عاشقان تنها در حریم معشوق پرواز می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، مفاهیم عشق و عاشقی مطرح شده در متن ممکن است برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۰۱

عشاق به جز یار سر انداز نخواهند
خوبان به جز از عاشق جان‌باز نخواهند

تا عشق بود عقل روا نیست که مردان
در مملکت عاشقی انباز نخواهند

آنان که چو من بی پر و پروانهٔ عشقند
جز در حرم جانان پرواز نخواهند

بیداد از آن جزع جهان‌سوز نبینند
فریاد از آن لعل جهان‌ساز نخواهند

گر کشت مرا غمزهٔ غمازش زنهار
تا خونم از آن غمزهٔ غماز نخواهند

در مذهب عشاق چنان است شریعت
کان را که بکشتند دیت باز نخواهند

بی‌عشق ز خاقانی چیزی نگشاید
بی‌وصل گل، از بلبل آواز نخواهند
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.