هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات عشق، می‌نوشی، و عرفان می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند خمار عاشقی، زهد، و عشق الهی سخن می‌گوید و از نمادهایی مانند می، پیر مغان، و کعبتین عشق استفاده می‌کند. متن به دنبال بیان این است که برای رسیدن به حقیقت عشق و عرفان، باید از تکلفات زاهدانه دوری کرد و به سمت تجربه‌های عمیق‌تر روحانی حرکت کرد.
رده سنی: 18+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عشقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مفاهیمی مانند خمار عاشقی ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۰

می وقت صبوح راوقی باید
وان می به خمار عاشقی باید

چون مرغ قنینه زد صلای می
با پیر مغان موافقی باید

تا زهد تکلفیت برخیزد
بر ناصیه داغ فاسقی باید

در پیش خسان اگر نهی خوانی
هم بی‌نمک منافقی باید

همچون محکت چو چهره بخراشند
بر چهره نشان صادقی باید

در هر کنجی است تازه عذرائی
اما نظر تو وامقی باید

چون کار به کعبتین عشق افتد
شش پنج زنش حقایقی باید
وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.