هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از دشواری‌های بیان احساسات و وفاداری سخن می‌گوید. او از ناتوانی خود در بیان عذر و مهرورزی می‌گوید و اشاره می‌کند که اعتماد به معشوقش به حدی است که هیچ چیز نمی‌تواند آن را خدشه‌دار کند. شاعر همچنین از زیاده‌گویی در بیان احساسات خودداری می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و زبان پیچیده‌ی شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۱۴۲

سخن با او به موئی درنگیرد
وفا از هیچ روئی در نگیرد

زبانم موی شد ز آوردن عذر
چه عذر آرم که موئی درنگیرد

غلامش خواستم بودن، دلم گفت
که این دم با چنوئی درنگیرد

چه جوئی مهر کین‌جوئی که با او
حدیث مهرجوئی درنگیرد

بر آن رخ اعتمادش هست چندانک
چراغ از هیچ روئی درنگیرد

ازین رنگین سخن خاقانیا بس
که با او رنگ جوئی در نگیرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.