۳۶۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۰

عشق تو اندر دلم شاخ کنون می‌زند
وز دل من صبر را بیخ کنون می‌کند

از سر میدان دل حمله همی آورد
بر در ایوان جان مرد همی افکند

عشق تو عقل مرا کیسه به صابون زده است
و آمده تا هوش را خانه فروشی زند

دور فلک بر دلم کرد ز جور آنچه کرد
خوی تو نیز از جفا یاری او می‌کند

با تو ز دست فلک خیره چه نالم از آنک
هست در ستم که پیش پای بره نشکند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.