هوش مصنوعی: این متن به بیان درد و رنج انسان در جهان و ناامیدی از وضعیت زمانه می‌پردازد. شاعر از ناامیدی و غم حاصل از گردش روزگار سخن می‌گوید و از این که لطف و وفا از جهان رخت بربسته است، اظهار تاسف می‌کند. همچنین، او از زخم‌های روحی خود و هزینه‌هایی که برای التیام آنها پرداخته، سخن می‌گوید.
رده سنی: 18+ این متن حاوی مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، مضامین غم‌انگیز و ناامیدی موجود در متن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۱۷۶

زان بخششی که بر در عالم شد
انده نصیب گوهر آدم شد

یارب چه نطفه بود نمی‌دانم
کز وی زمانه حاملهٔ غم شد

لطف از مزاج دهر بشد گوئی
ای مرد لطف چه که وفا هم شد

زیر سپهر کیست نمی‌دانم
کز گردش سپهر مسلم شد

درهم شده است کارم و در گیتی
کار که دیده‌ای که فراهم شد

ایزد نیافرید هنوز آن دل
کاندر جهان درآمد و خرم شد

زین چرخ عمر خوار سیه کاسه
در کام دل نواله همه سم شد

زخمی رسید بر دل خاقانی
کاوقات او هزینهٔ مرهم شد
وزن: مفعول فاعلات مفاعیلن (مضارع مسدس اخرب مکفوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.