هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و رحمت سخن می‌گوید و از معشوق می‌خواهد که از سرزنش و بازپس‌گیری محبت خودداری کند. شاعر به اشتباهات خود اعتراف می‌کند و از معشوق می‌خواهد که عذر او را بپذیرد و به او لطف کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۴

رحم کن رحم، نظر باز مگیر
لطف کن لطف، خبر بازمگیر

گیرم آتش زده‌ای در جانم
آخر آبم ز جگر بازمگیر

گر به مستی سخنی گفتم، رفت
سخن رفته ز سر بازمگیر

گنه کرده بناکرده شمار
عذر بپذیر و نظر بازمگیر

گلبن مهر تو در باغ دل است
آب از آن گلبن‌تر بازمگیر

از چو من هندوک حلقه بگوش
گر کله نیست کمر بازمگیر

آخر آن بوسه که روزی دادی
داده را روز دگر بازمگیر

گر زکاتی به محرم بدهی
چون خسیسان به صفر بازمگیر

های خاقانی میدان هواست
دل بدادی، سر و زر بازمگیر
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.