هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر عشق و ارادت خود را به معشوق یا شخصیتی مقدس بیان میکند. او معشوق را به عنوان مرکز عالم، سلطان، داور و درمانگر معرفی میکند و اعلام میدارد که همه چیز در برابر او فانی و بیارزش است. شاعر خود را فدایی معشوق میداند و حتی مرگ در راه او را افتخار میشمرد.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیدهی عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۱۹۷
سرهای سراندازان در پای تو اولیتر
در سینهٔ جانبازان سودای تو اولیتر
ای جان همه عالم، ریحان همه عالم
سلطان همه عالم مولای تو اولیتر
ای داور مهجوران، جان داروی رنجوران
صبر همه مستوران، رسوای تو اولیتر
خواهی که کشی یاری آن یار منم آری
گر کشتنیم باری در پای تو اولیتر
خرمترم اینک بین از خوی توام غمگین
کز هرچه کند تسکین صفرای تو اولیتر
دل کز همه درماند جان بر سرت افشاند
چون جای تو او داند او جای تو اولیتر
رای تو به کینتوزی دارد سر جانسوزی
چون نیست لبت روزی هم رای تو اولیتر
تا تو به پری مانی، شیدای توام دانی
یک شهر چو خاقانی شیدای تو اولیتر
در سینهٔ جانبازان سودای تو اولیتر
ای جان همه عالم، ریحان همه عالم
سلطان همه عالم مولای تو اولیتر
ای داور مهجوران، جان داروی رنجوران
صبر همه مستوران، رسوای تو اولیتر
خواهی که کشی یاری آن یار منم آری
گر کشتنیم باری در پای تو اولیتر
خرمترم اینک بین از خوی توام غمگین
کز هرچه کند تسکین صفرای تو اولیتر
دل کز همه درماند جان بر سرت افشاند
چون جای تو او داند او جای تو اولیتر
رای تو به کینتوزی دارد سر جانسوزی
چون نیست لبت روزی هم رای تو اولیتر
تا تو به پری مانی، شیدای توام دانی
یک شهر چو خاقانی شیدای تو اولیتر
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.