هوش مصنوعی: این متن شعری است که از عشق، زیبایی، و رنج‌های عاشقانه سخن می‌گوید. شاعر از احساسات عمیق خود نسبت به معشوق و تأثیرات آن بر روح و روانش صحبت می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند عشق، زیبایی طبیعت، و رنج‌های عاطفی در آن به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه برای درک کامل دارد.

غزل شمارهٔ ۲۰۵

کشد مو بر تن نخجیر تیر از شوق پیکانش
به دل چون رنگ بر گل می‌دود زخم نمایانش

همین بس در بهارستان محشر خون‌بهای من
غبارش بوی گل شد در رکاب و گرد جولانش

گل پیمانه در دستش ز خجلت غنچه می‌گردد
به عارض تا فتاد از تاب بی‌گلهای خندانش

نشانش از که می‌پرسی سراغش از که می‌گیری
گرفتاری گرفتارش، پریشانی پریشانش

ببالد خرمی بر نوبهار او چه کم دارد
تبسم ارغوان زارش، تماشا نرگس‌ستانش

میان انجمن ناگفتنی بسیار می‌ماند
من دیوانه را تنها برید آخر به دیوانش

در آغوش دو عالم غنچهٔ زخمی نمی‌گنجد
هجوم آورده بر دلها ز بس تاراج مژگانش

من مخمور اگر مستم ز چشم یار می‌دانم
مرا از من جدا کرده اشارت‌های پنهانش

پریشان می‌شوی حال دل عاشق چه می‌پرسی
نمی‌داند اجل تعبیر یک خواب پریشانش

بنازم شان بی‌قدری من آن بی‌دست و پا بودم
که گردید از شرفمندی کف دست سلیمانش

ز نیرنگ هوا و از فریب آز خاقانی
دلت خلد است خالی ساز از طاووس و شیطانش
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.