هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غنایی، زیبایی و جذابیت معشوق را با استفاده از تشبیهات و استعارات زیبا توصیف می‌کند. شاعر از لعل لب، زلف، چشم و دیگر ویژگی‌های معشوق سخن می‌گوید و عشق و شیفتگی خود را بیان می‌کند. همچنین، شاعر از معشوق می‌خواهد که با لطف و مهربانی با او رفتار کند و او را از خود بداند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و استفاده از تشبیهات و استعارات پیچیده است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، ممکن است برخی از مفاهیم برای سنین پایین‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۶

ای لعل تو پرده‌دار پروین
وای زلف تو سایبان نسرین

چشم تو ز نیم زهر غمزه
خون کرد هزار جان شیرین

صد عیسی دردمند را بیش
در سایهٔ زلف کرده بالین

از چشم بد ایمنی که دارد
دندان و لب تو شکل یاسین

آهسته‌تر ای سوار چالاک
بر دیدهٔ ما متاز چندین

حقی که نه از وفاست بگذار
راهی که نه از صفاست مگزین

آن کز تف عشق توست در تب
جویان ز لب تو مهر تسکین

هر ذره که بر تو می‌فشاند
لطفی بکن ای نگار برچین

خاقانی را از آن خود دان
نیک و بد او از آن خود بین
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.