هوش مصنوعی: این متن بیانگر ناامیدی و یأس از دنیا و مردم آن است. شاعر از دشمنی روزگار و بی وفایی مردم شکایت می‌کند و توصیه می‌کند که با مشکلات سازگار شویم و از آرزوهای دنیوی دست بکشیم. همچنین، او از دوستان ناباب و دشمنان پنهان ابراز ناراحتی می‌کند و در نهایت، از دنیا بریده و به خدا پناه می‌برد.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، مضامین یأس و ناامیدی از دنیا ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۸

روی درکش ز دهر دشمن روی
پشت برکن به چرخ کافر خوی

مردمی از نهاد کس مطلب
خرمی از مزاج دهر مجوی

با بلاها بساز و تن در ده
کز سلامت نه رنگ ماند و نه بوی

دود وحشت گرفت چهرهٔ عمر
آب دیده بریز و پاک بشوی

اهل خواهی ز اهل عصر ببر
انس خواهی میان انس مپوی

چند ازین یوسفان گرگ صفت
چند ازین دوستان دشمن روی

دل خاقانی از جهان بگسست
باز شد رب لاتذرنی گوی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.