هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و فداکاری سخن می‌گوید. او از دل‌سپردگی و رنج‌های عشق می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه عشق او را به فداکاری و تحمل درد واداشته است. شاعر همچنین از امید به آینده و آرزوی همراهی با معشوق تا پایان عمر سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، مفاهیم رنج و فداکاری نیاز به سطحی از بلوغ ذهنی و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در سنین بالاتر به دست می‌آید.

غزل شمارهٔ ۳۳۳

تا بیش دل خراب داری
دل بیش کند ز جان‌سپاری

ای کار مرا به دولت تو
افتاد قرار بی‌قراری

دل خوش کردم چنین که دانی
تن دردادم چنان که داری

یک ناخن کم نمی‌کنی جور
تا خون دلم به ناخن آری

جان کاهی و اندهان فزائی
سیبی به دو کرده روزگاری

آوازه فراخ شد به عالم
درگاه تو را به تنگ باری

هر لحظه کشی ز صف عشاق
چندان که به دست چپ شماری

این باقی عمر با تو باشم
کز عمر گذشته یادگاری

خاک در تو رساند آخر
خاقانی را به تاجداری
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.