هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از حضور یک شخصیت خاص که نماد زیبایی و جذابیت است، سخن می‌گوید. این شخصیت با وجود ظاهر خار مانند، باعث رویش گل‌ها می‌شود و ذات او مانند خورشید و دریا است. شاعر از تأثیرات عمیق این شخصیت بر جهان و اطرافیانش سخن می‌گوید و از او به عنوان نماد عشق و زیبایی یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و شعری است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی ادبی دارد که معمولاً در سنین بالاتر وجود دارد.

غزل شمارهٔ ۳۳۵

گلی از باغ وفا آمده‌ای
خود خس و خار نما آمده‌ای

هر کجا پای نهی گل روید
تا ندانی ز کجا آمده‌ای

ذرهٔ ذات تو خورشید لقاست
بحری و قطره قضا آمده‌ای

سایهٔ خار تو سروستان است
خرمن نشو و نما آمده‌ای

نور آئینه به خود پنهان است
قبلهٔ قبله نما آمده‌ای

کی دلت تاب نگاهی دارد
آفت آینه‌ها آمده‌ای

خار و گل نام خدا می‌گویند
ای سهی قد ز کجا آمده‌ای

مستی و شوخی و عالم سوزی
چه بگویم که چها آمده‌ای

بین که در باغ جهان خاقانی
از پی کسب هوا آمده‌ای
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.