۳۳۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵۳

تا لوح جفا درست کردی
سر کیسهٔ عهد سست کردی

ای من سگ تو، تو بر سگ خویش
بسیار جفای چست کردی

گفتی سگ من چه داغ دارد
آن داغ که از نخست کردی

کشتیم درست و بر لب خویش
خون دل من درست کردی

گفتی ز جفا چه کردم آخر
چندان که مراد توست کردی

خاقانی بس کز اهل جستن
سر در سر کار جست کردی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.