هوش مصنوعی:
این شعر از خاقانی، عشق و عاشقی را با استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده توصیف میکند. شاعر از معشوق خود سخن میگوید که هر لحظه به شکلی جدید ظاهر میشود و دل او را میسوزاند. او از زلف معشوق، لبهای شیرین و نگاه جادویی او یاد میکند و بیان میکند که چگونه این عشق او را به وجد میآورد و همزمان رنج میدهد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعارههای پیچیده است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی و فرهنگ شعرای قدیم دارد.
غزل شمارهٔ ۳۷۹
از بوالعجبی هردم رنگ دگر آمیزی
عیسی نهای و روزی صد رنگ برآمیزی
ده رنگ دلی داری با هر که فراز آئی
یکرنگ شوی حالی چون آب و درآمیزی
هردم جگرم سوزی گر زلف به کار آری
نه مشک خلل گیرد چون با جگر آمیزی
صد زهر بیامیزی و در کام دلم ریزی
چون نوش کنم زهر ز آن صعبتر آمیزی
خود کژدم زلفت را زهری است که جان کاهد
حاجب نبود گر تو زهری دگر آمیزی
از یک نظر تنها، دل باختهام با تو
جان بازم اگر لطفی با آن نظر آمیزی
گر هیچ شبی ز آن لب تسکین دلم سازی
از دیده گلاب آرم تا با شکر آمیزی
شعر تر خاقانی چون در لبت آویزد
گوئی که همی آتش با آب درآمیزی
قصد در خسرو کن تا چشم سعادت را
از گرد رکاب او کحلالبصر آمیزی
عیسی نهای و روزی صد رنگ برآمیزی
ده رنگ دلی داری با هر که فراز آئی
یکرنگ شوی حالی چون آب و درآمیزی
هردم جگرم سوزی گر زلف به کار آری
نه مشک خلل گیرد چون با جگر آمیزی
صد زهر بیامیزی و در کام دلم ریزی
چون نوش کنم زهر ز آن صعبتر آمیزی
خود کژدم زلفت را زهری است که جان کاهد
حاجب نبود گر تو زهری دگر آمیزی
از یک نظر تنها، دل باختهام با تو
جان بازم اگر لطفی با آن نظر آمیزی
گر هیچ شبی ز آن لب تسکین دلم سازی
از دیده گلاب آرم تا با شکر آمیزی
شعر تر خاقانی چون در لبت آویزد
گوئی که همی آتش با آب درآمیزی
قصد در خسرو کن تا چشم سعادت را
از گرد رکاب او کحلالبصر آمیزی
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.